يواشكي
كلي حرف و عكس جالب |
|
Tuesday, July 20, 2004
سلام
در پي راه افتادن شبكه ماهواره اي جديد كه فيلم هاي سينمايي بعد از انقلاب را نمايش ميدهد واكنشهاي متفاوتي ديده شده متن زير از روزنامه جام جم است: 27تیر- جام جم, شايد هيچ کس فکر نمي کرد ، شبکه هاي تلويزيوني فارسي زبان خارج از کشور که دايما در تلاش براي از دست ندادن بيشتر مخاطبان خود هستند ، کار را به آنجا بکشانند که بديهي ترين اصول اخلاقي را هم پشت سر بگذارند و بدون رعايت قانون کپي رايت ، اقدام به تکثير و پخش فيلمهاي ايراني کنند. آنچه در اين ميان بيش از همه نگران کننده به نظر مي آيد ، تکرار اين مساله به شکلي است که رفته رفته به امري رايج براي اين شبکه ها تبديل شده است. به گونه اي که ضرر و زيان جبران ناپذيري را متوجه سينماي ايران کرده است. اتحاديه تهيه کنندگان و توزيع کنندگان فيلم ايران براي جلوگيري از اين روند ، اطلاعيه اي را منتشر کرده که قادر باشد به شکلي قانونمند از ادامه اين وضعيت ممانعت کند. به گزارش خبرنگار ما ، سخنگوي اين اتحاديه با اشاره به اطلاعيه صادره شده گفت : با نمايش غيرقانوني فيلمهاي ايراني در برخي از اين شبکه ها که ظاهرا تابع هيچ ضابطه اي ، حتي ضوابط اخلاقي و حفظ مالکيت فيلم نيستند ، يکي از راهکارهاي معمول به ذهن مي رسد مبارزه با برخي از مديران اين شبکه هاي ماهواره اي فارسي زبان که فيلمهاي ايراني را بدون دريافت مجوز از صاحبان فيلم و تهيه کنندگان آنها نمايش مي دهند ، کپي رايت و سپس شکايت به دادگاه هاي محل وقوع جرم است. سيدغلامرضا موسوي يادآور شد: در همين زمينه ، مسوولان قوه قضاييه نيز در تهران شعبه اي را براي دريافت شکايت همکاران تهيه کننده در ايران در نظر گرفته اند که تعدادي شکايت به اين دادگاه ارجاع شده و در حال طي مراحل قانوني است. وي افزود : بزودي کپي رايت کليه فيلمها از طريق يک کشور ثالث آغاز خواهد شد و موسسه رسانه هاي تصويري پس از کپي رايت ، در صورت تکرار اين اقدامات غيرفرهنگي و غيرقانوني توسط شبکه هاي ماهواره اي فارسي زبان ، آنها را به دادگاه خواهد کشاند. منوچهر محمدي نيز در اين باره به خبرنگار ما گفت : من فکر مي کنم کپي رايت قانون مهمي است که نه تنها درباره محصولات سينما و محصولات سمعي و بصري که در ديگر بخشها و نيز در اقتصاد جهاني امروز تعريف خودش را پيدا کرده است ، در واقع لازمه اقتصاد جهاني امروز حضور بخش کپي رايت است تا حقوق پديد آورندگان اين آثار حفظ شود. وي در ادامه افزود: متاسفانه محصولات سمعي و بصري ما ، به صورت بي رويه در بازارهاي خارجي تکثير مي شود و حتي کساني از اين راه ارتزاق مي کنند و اين موضوع باعث شده است صاحبان واقعي اين آثار در ايران ضررهاي هنگفتي را متحمل شوند. محمدي درباره راهکارهاي برخورد با اين موضوع گفت : در وهله اول وظيفه دولت است که با وضع قوانيني به اين مشکلات خاتمه دهد. در واقع اين اقدامات بايد زيربنايي باشد که البته بلندمدت خواهد بود. با وجود اين ما نبايد از راههاي کوتاه مدت هم که منتج به هدف مي شود غافل شويم ؛ چون سينماي ما در اين بخش زيانهاي زيادي ديده است. محمدرضا تخت کشيان ، تهيه کننده سينما هم از طرح کپي رايت فيلم هاي ايراني در خارج از کشور استقبال کرد و در اين رابطه به جام جم گفت : پيش از اين فقط فيلم هايي از حق کپي رايت استفاده مي کردند که تهيه کنندگان آنها در خارج از کشور دفتر داشتند و راههاي ثبت فيلم را مي دانستند و بقيه تهيه کنندگان در ايران چون فيلم هايشان به ثبت نمي رسيد و به صورت مکرر از شبکه هاي مختلف پخش مي شد متضرر مي شدند. تهيه کننده «ديوانه از قفس پريد» با ذکر اين نکته که شبکه هاي خارجي در پخش فيلم هاي ايراني به کيفيت چندان توجهي نمي کنند گفت : اگر ايران فيلم هاي سينمايي خود را در قانون کپي رايت بگنجاند و آنها را به ثبت برساند هم جلوي ضرر تهيه کننده گرفته مي شود و هم فيلم هاي با کيفيت مطلوب در اختيار شبکه هاي تلويزيوني متقاضي قرار مي گيرد. و خبر تاسف بار ديگر: راديو فرد, معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي از کاهش سن دختران فراري به 13سال خبر داده است و گفته است دختران فراري کم سن و سال در همان 24 ساعت اوليه کاملا مستاصل شده و با کوچکترين وعده اي به اميد يافتن يک سرپناه امن يا حتي يک وعده غذا جذب باندهاي فساد مي شوند. دکتر امان الله قرائي مقدم، پژوهشگر و استاد دانشگاه در تهران در اين باره در مصاحبه با راديو فردا مي گويد: سن دختران فراري بين 10 تا 17 سال و اوج آن پانزده الي شانزده سال و گاهي هشت سال هم حتي مشاهده شده. ما معتقديم از سال گذشته فرار دختران 25 درصد افزايش پيدا کرده که اولين و مهمترين آن عوامل خانوادگي است، بعد عامل اقتصادي، سپس اجتماعي فرهنگي، سپس عوامل فردي و بعد هم عوامل آموزشي است. مثلا دختر در کنکور رد شده يا در امتحان نمره کم آورده و سرنوشت اين دختران بسيار وحشتناک است و برخي از اينها در همان شب اول مورد تجاوز قرار مي گيرند. آقاي قرائي مي گويد: در سال 78، ما 9 خانه اورژانس اجتماعي، داشتيم که 6 تا در تهران و 3 تا در شهرستانهاي بزرگ بود، در سال 81 اين رقم به 74 خانه افزايش پيدا کرده. و اما چرا مطالب را اول آوردم و عكسها را بعد . چون عكسهاي زير بالاي 18سال ميباشد بنابر اين لطفا افرادي كه دوست ندارند صفحه را ببندند. و اما زندگي خصوصي افراد مشهور همواره مورد نوجه همه بوده است يكي از اين افراد شكيرا خواننده معروف لبناني اصل است چند عكس سكسي ايشان را ببينيد:
24تیر- بی بی سی, يک روز پيش از برگزاری کنسرت ستار خواننده ايرانی در کابل پايتخت افغانستان، مقامات مسوول در اين کشور، مجوز برگزاری آن را لغو کرده اند. اين کنسرت قرار بود به دعوت گروه فرهنگی امير، که نخستين بار در سال 1996 ميلادی، کنسرتهای خوانندگان ايرانی در دبی را راه اندازی کرد، برگزار شود. مشکلات فنی يا نداشتن مجوز؟ غلام رسول يوسفزی معاون فرهنگی وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان به بی بی سی گفت که اين کنسرت به دليل آنچه او مشکلات فنی خواند برگزار نخواهد شد. او اين احتمال را که ممکن است کنسرت در زمانی ديگری و بعد از برطرف شدن اين مشکلات برگزار شود، رد نکرد و گفت که در اين مورد بايد فکر شود. قبلاً ورزشگاه المپيک شهر کابل برای برگزاری کنسرت در نظر گرفته شده بود و آنگونه که امير خويی مسوول گروه فرهنگی امير می گويد، قرار دادی با مسوولان کميته ملی المپيک افغانستان نيز به اين منظور بسته شده بود. اما در حالی که معاون فرهنگی وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، مشکلات فنی را عامل لغو کنسرت می داند، مسوولان کميته ملی المپيک می گويند که آقای خويی، برای استفاده از ورزشگاه المپيک، از وزارت اطلاعات و فرهنگ مجوز نداشته است. امير خويی: افغانها قرارداد را يکطرفه لغو کردند امير خويی می گويد که او سه ماه پيش از سيد مخدوم رهين وزير اطلاعات و فرهنگ افغانستان مجوز گرفته است و در اين مدت، در حال تهيه مقدمات کنسرت، تبليغات، دعوت مهمانان و فروش بليط بوده است. آقای خويی مدعی است که مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، خودشان به طور يک طرفه قرار داد را لغو کرده اند. ستار: از شنيدن خبر لغو کنسرت تعجب کردم ستار خواننده ايرانی که برای شرکت در کنسرت، به همراه شماری ديگری از هنرمندان ايرانی از آمريکا عازم افغانستان بود، با شنيدن خبر لغو کنسرت، در ميانه راه، از سفر به افغانستان منصرف شد. او هم اکنون به همراه شمار ديگری از هنرمندان هموطنش که قرار بود در کنسرت کابل شرکت کنند، در دبی به سر می برد. ستار سی سال پيش نيز سفری به افغانستان داشت، و در جشنهای سالگرد استقلال اين کشور در کابل، برنامه اجرا کرد. او از اين که نتوانسته بار ديگر در افغانستان برنامه اجرا کند اظهار ناخرسندی کرد و گفت: برای او تاسف آور است که نمی تواند بعد از سی سال، بار ديگر برای مردم افغانستان، که او آنها را برادران و خواهران همزبان خود خواند، برنامه اجرا کند. ستار که در گفتگوی تلفنی با بی بی سی صحبت می کرد گفت که از شنيدن خبر لغو کنسرتش در کابل بسيار متعجب شده است. "مقامات افغان بايد پاسخگو باشند" اين خواننده سرشناس ايرانی که در افغانستان علاقه مندان زيادی دارد، در پايان گفت: "از طرف من به برادران و خواهران افغانم بگوييد که من و دوستانم که قرار بود در اين کنسرت با من همراهی کنند، خلف وعده نکرديم، در اين مورد بايد مقامات افغان پاسخگو باشند." تبلغات کنسرت ستار، از نزديک به دو ماه پيش، در سطح شهر کابل، تلويزيون و راديوهای محلی اين شهر و شماری از تلويزيونهای فارسی زبان بين المللی آغاز شده است. گروه فرهنگی امير، قرار بود به دنبال کنسرت ستار، هر ماه يک کنسرت از خوانندگان ايرانی و افغان در کابل برگزار کند.
و اما بحث زني كه قورباغه بدنيا آورده هنوز داغ است: 24تیر- اعتماد, در خواست روزنامه اعتماد از متخصصان علوم زيستي و پزشكي اين قورباغه را شناسايي كنيد! از دكتر آبسالان ميپرسم، در اتاق عمل اتفاق ديگري نيفتاد؟ مثلا بقاياي جفت ديده نشد؟ پاسخ او منفي است: نه فقط هيچ نشاني از جفت نبود، بلكه هيچ نشاني از يك موجود زنده خارجي هم در رحم ديده نميشد بطوري كه وقتي من با هيسترومتر ارتفاع رحم را اندازهگيري كردم حدود 9 يا 10 سانتيمتر بود كه كاملا طبيعي است بنابراين من احتمال هرگونه زايماني را به جد رد ميكنم. مادهيي كه خارج كرديد چه بود؟ من واقعا نميدانم. مقداري از آن را براي پاتولوژي فرستادم كه در جواب گفتند حاوي مقداري R.B.C(سلول خوني) است و البته دارا بودن R.B.Cبه تنهايي چيزي را ثابت نميكند. احتمال ميدهيد كه مثلا فضله يك جانور باشد؟ من واقعا نميدانم و نميتوانم در اين باره اظهارنظر كنم. تنها چيزي كه بطور قطعي ميتوانم درباره آن صحبت كنم اين است كه بيمار حامله نبوده زيرا دهانه رحم او كاملا نرمال بود. روستاي نوكجوب روستايي كه »فاطمه.ج« در آن زندگي ميكند،در 15 كيلومتري ايرانشهر قرار داردأ روستايي كه خشكساليهاي مداوم جاني براي نخلهاي خرماي آن باقي نگذاشته و خشكي را نه فقط از زمين و ريگزار كه از درختان نخل و خانههاي گرد گرفته هم ميشود تشخيص داد.فاطمه به همراه همسر و دو دخترش در خانهيي با دو اتاق زندگي ميكند. شوهرش پيرمردي 75 ساله است كه 40 سال از او بزرگتر است. فاطمه درباره زايمانش فقط خونريزي و درد را به ياد دارد. او مي گويد:وقتي دختر كوچكش زن همسايه را براي كمك طلبيد، او از شدت خونريزي نايي به تن نداشت. به گفته او زن همسايه اين جانور را از لباس او بيرون آورد. متاسفانه تلاش ما براي صحبت با همسايه به نتيجه نميرسد و او براي مسافرت به جهرم رفته است. فاطمه و همسرش درباره يك فرزند ناقص الخلقهيي كه قبلا داشتهاند نيز چنين ميگويند: او استخوان نداشت و ما براي بغل كردنش خيلي مشكل داشتيم. آن فرزند به گفته ايشان تا چهارسالگي زنده مانده است. وضع زندگي خانواده فاطمه به گونهيي است كه آنها توان مراجعه به پزشك و انجام معاينات و آزمايشهاي پزشكي را نداشتهاند و با اينكه فاطمه در تمام پنج ماهي كه به قول خودش »بينماز« نشده و درد و تكانهاي زيادي را در ناحيه زير شكم احساس ميكرده است، بخاطر وضع مالي نتوانسته بهجز يك بار به پزشك عمومي مراجعه كند و آن يكبار هم دو هفته پيش از حادثه بوده كه پاسخ سونوگرافي او از نظر بارداري منفي بوده و فقط دو »كيست « نشان داده شد. البته پزشكان هيچ يك از اين موارد را براي اثبات حاملگي كامل نميدانند. به گفته آنها بسياري از زنان بخاطر تاخير در خونريزي ماهانه، احساس بارداري ميكنند. اين احساس به لحاظ رواني به حدي براي آنها جدي ميشود كه ممكن است نفخ شكم را به حساب برآمدگي بارداري و تكانهاي داخل روده را دليلي بر تكان جنين بپندارند. برخي از پزشكان ديگري كه با آنها درباره اين حادثه عجيب صحبت كردهام معتقدند مسائل رواني و فشارهاي اجتماعي هم ممكن است باعث بروز دادن رفتارهاي عجيبي از جانب زنان شود مثل دروغ گفتن بخاطر نداشتن فرزند پسر. البته همسر 75 ساله فاطمه از زن اولش دو پسر دارد كه همين باعث ترديد در پذيرفتن فرض اخير ميشود. اما درباره احتمال بروز بيماري رواني، بدون شك پيش از |
|
||||||||||||
|
|
|||||||||||||