يواشكي
كلي حرف و عكس جالب


Thursday, May 26, 2005

سلام

امروز به یاد روزهای اول نوشتن این وبلاگ که بیشتر عکس بود فقط عکس ببینید.

عکس عروسی علی دایی






بعد از اعتراض کاپیتان علی دایی به انتشار این عکسها ان ها را برداشتم.

و از سایت روز در باره کوتاه شدن مانتو ها بخوانید:

قرار نبود مانتو ها اینقدر کوتاه شوند. کم کم اینطوری شد. اول آمد تا سر زانو، بعد ذره ذره رفت بالاتر. امسال اغلب مانتو ها در مانتو فروشی های تهران کمی از کت بلندتر است. رنگ ها هم تغییر کردند. روشن تر شدند و البته متنوع تر وزیبا تر. امسال صورتی چرک مد است. جنس پارچه ها هم نازکتر شده اند. همین اتفاق برای شلوار و روسری هم افتاد. روند تغییر مدل آنها در 25 سال گذشته نشانگر تغییری بزرگ در عمق جامعه است. مردم همه چیز را به گونه ای تغییر می دهند که بتوانند با آن کنار بیایند.

ماجرای همه ساله برخورد با بد حجابی در غالب امر به معروف ونهی از منکر که همه ساله با نخستین باد گرم در اردیبهشت ماه شروع می شد، امسال در تهران به تاخیر افتاده است. کم نیستند کسانی که معتقدند به دلیل انتخابات هنوز سخت گیری ها شروع نشده، با این وجود برخی از وبلاگ ها از اعمال قوانین ضد بدحجابی در شهرستان ها خبر می دهند. بنا به گفته ها امسال برای هر یک از موارد«منکراتی» مثل موی بیرون، صندل با انگشتان لاک زده، مانتوی کوتاه یا شلوار کوتاه جریمه نقدی مشخص وجود دارد.

چه کسی مانتو ها را کوتاه کرد

این سئوال یک جواب ساده دارد: مد. طراحان لباس که هیچ نامی هم از آنان در جایی منتشر نمی‌شود درتولیدی های لباس زنانه بر اساس مد، مانتوها را کوتاه و بلند می کنند . برای این کار خود هم هیچ دلیلی ندارند جز فروش بیشتر. جریمه های نقدی و روش های توبیخی برای مانتو سراها نیز نتوانست آنان را برای نفروختن مانتوی کوتاه مجبور کند."ما با اداره اماکن و بگیروببندها هم کنار آمده ایم همانطور که با پارچه فروش و دوزنده کنار می‌آییم، این هم بخشی از کار ماست". اینها را علی مانتو فروشی در میدان هفت تیر می‌گوید.
الهه کولایی نماینده مجلس ششم که حضور او بدون چادر و با مانتو از تابوشکنی های داخل حکومت ایران محسوب می‌شود، درباره محدود کردن فروش مانتوهای کوتاه می گوید: اگر مغازه ها مانتو كوتاه نفروشند زنان خودشان در خانه اين مانتوها را مي‌‌دوزند.

مد از عرصه چادر، " حجاب برتر" هم غافل نمانده، طراحانی هم هستند که چادر طراحی می کنند. چادرهایی برای زنانی که می خواهندهم فعال باشند و هم کماکان چادر را حفظ کنند. فاطمه جنابی از طراحان سرشناس چادر ایرانی است. اواعتقاد دارد: چادر حجاب برتر است اما چادرهای موجود بدون مانتو کامل نیستند .
برای همین او چادری طراحی کرده که زنان بتوانند بدون پوشیدن مانتو در زیر آن و بدون نگاه داشتن آن ب، احتمالا به دندان ، به کارهایشان برسند. هرچند ازاین طرح او استقبال چندانی نشد.

چند سالی است که مزون‌های ایران نمایشگاه مانتو‌هم برگزار می کنند. مانتو هایی که بیشتر نشان از طرح‌های اصیل ایرانی دارند. پارچه هایی با رنگهای زیبا و طرح هایی زیبا تر که حا ل ‌وهوای لباس های قدیمی ایرانی را در کنار نگاه مدرن طراح در خود دارند. اما این مانتو ها هم تنها در یک جا امکان حضور یافتند؛ فیلم های سینمایی، جايی که وزارت ارشاد اصولی را برای حجاب تعیین کرده و خارج از آن چهارچوب فیلم اجازه نمایش نمی یابد. اما در خیابان ها، همچنان مانتو های کوتاه هستند که حرف اول را می زنند.

چرا مانتوی کوتاه می‌پوشیم

این روزها دیگر کسی متوجه نیست که مانتویی که پوشیده چقدر کوتاه است. در این کار الزاما هیچ دلیل مبارزاتی یا لجبازی نیست. تنها یک دلیل وجود دارد: مانتو های کوتاه تر راحت ترند.

رزا دختر 17 ساله ایرانی که سال پیش برای دیدن اقوامی که درکودکی ترکشان کرده بود از سوئد به تهران برگشت، با چشمانی گشاد در فرودگاه به دخترعموهایش نگاه می‌کرد. او که یک مانتوی بلند با روسری کاملا بسته‌ای به سر کرده بود مدام می گفت شما ها چقدر لباس های خوشگلی پوشیدید. فردا صبح او هم به اولین مانتو فروشی رفت و یک مانتوی سفید کوتاه خرید. او امسال با دو برادرش به تهران می‌رود برای اینکه آنچه او در تهران دیده است برایش به قدری جالب بود که می‌خواهد تجربه‌اش را با برادرانش هم شريک شود. می گوید: جوانان در تهران زندگی «باحالی» دارند. برای ما که دور از ایران بزرگ شدیم خیلی جالب است. به نظر او لباس های دختران ایرانی نه تنها آنان را زشت نمی کند که این مانتو ها با شالهای زیبایی که تنها بخشی از مو را پوشانده به آنان زیبایی بیشتری می‌دهد.

خبرنگار روزنامه گاردین هم نظری مشابه دارد. او می نویسد: قيافه‌اي مثل آدري هيبورن با يك روسري شيك كه زير چانه گره خورده و عينك آفتابي مد روز. اين مد دختران و زنان جوان ايران است كه تبديل به مشكل محافظه‌كاران مدافع پوشش هاي اسلامي شده است.

برای خارجیانی که از ایران دیدار می کنند به ویژه اگر ایران را تنها از تصاویر تلویزیونی تظاهرات، بشناسند دیدن دختران جوان با لباس هایی که چندان با تصور آنان از حجاب جور در نمی آید خیلی جالب است. سلما زن میان سال هلندی که به تازگی از ایران دیدار کرده است لباس دختران و زنان ایرانی را بسیار زیبا و مدرن می‌داند.
برای او که سال هاست حجاب را با قیافه زنان عرب و ترک مهاجر شناخته ، آنچه در ایران دیده است اصلا حجاب نیست. لباسی است که زیبایی دختران ایرانی را دو چندان کرده است.

زنان مهاجر مسلمان درغرب سال هاست که تغییری در شیوه پوشش خود نداده اند. آنها نیز دودسته هستند، زنانی که خود می‌خواهند حجاب داشته باشند یا دیگرانی که بنا به مصلحت های خانوادگی و قومی مجبور به حفظ حجابند. در گروه دوم تقریبا مشابه همان رفتاری را می‌بینم که در ایران سراغ داریم. دختران جوان ترک یا عرب که قصد دارند مدرن باشند اما حجاب هم داشته باشند، مانتو و شلوارهای تنگ می‌پوشند، اما در مورد روسری جدی تر از همتایان ایرانی خود عمل می کنند. موهارا با چیزی شبیه کلاه که تمام مو را می‌پوشاند می بندند و روی آن روسری‌های زیبای رنگارنگ را با گوشواره های زیبا آذین می کنند.

نیروی انتظامی و مانتوهای کوتاه

نیروی انتظامی ، بسیج، قوه قضاییه، تندرویان مذهبی و بسیاری دیگر سال هاست که برای مقابله با این روند بیانیه صادر می‌کنند. جریمه می کنند و گاهی بازداشت و شلاق هم هست؛ اما چیزی عوض نمی‌شود. جامعه راهی برای زندگی در کنار اين سختگيری‌ها می‌يابد.

امسال نیز مرتضی طلايی، فرمانده پليس تهران با تاکيد بر اينکه نيروی انتظامی برنامه های خود را در فصل بهار و تابستان "توسعه" خواهد داد، از برنامه های پليس در زمينه "تامين امنيت اخلاقی" گفت.

وی در حسینیه کربلایی ها از فعال کردن "تشکل های عبادی و نهادهای مردمی" در امر به معروف و نهی از منکر خبر داد. وی گفت: امر به معروف و نهي از منكر نيز امر مهمي است كه براي فعال تر كردن مشاركت عمومي و نظارت اجتماعي در جامعه عنوان شده است. در سال ‪ ۸۴‬در دو زمينه انضباط ترافيكي و انضباط اجتماعي برنامه‌هاي ويژه‌اي در نظر گرفته‌ايم.

اما ظاهرا رییس پلیس تهران برای اجرای برنامه های سال 84 تا پس از انتخابات دست نگاه داشته است. انتخاباتی که نتیجه آن می‌تواند نقش اساسی در شیوه های زندگی مردم به ویژه در زمینه های اجتماعی بازی کند.

درحالی که موضوع آزادی های اجتماعی برای جوانانی که در سالهای اخیر در کنار صندوق ها حاضر شدند اهمیت ویژه ای داشته است ، نامزدها در باره لباس و شیوه زندگی جوانان راه سکوت را پیش گرفته اند. برای قدرتمند ترین نامزدها نیز گفتن درباره تغییر شیوه لباس تابوست. برای جوانانی که تنها تماشاچی این انتخابات هستند، آنانی که چندان سیاسی نیستند، این نکته روشن است که در صورت انتخاب یکی از اصولگرایان در مسند ریاست جمهوری دست نیروی انتظامی و سایر ارگان های موازی برای کنترل بیشتر بر زندگی اجتماعی جوانان باز تر می‌شود.

زهرا دختر جوان دانشجویی که پیگیر مسائل سیاسی هم هست، مانتو می‌پوشد. اما سعی می‌کند حجاب کاملی داشته باشد. اومی گوید: حرف ما این است که هر کسی بتواند لباس خودش را انتخاب کند، نه من به خاطر حجابم جوابگو باشم نه کسی که نمی‌خواهد زیاد این حجاب را جدی بگیرد. ما تنها کشور اسلامی در خاورمیانه هستیم که حکومت مان
با حجاب اینگونه برخورد می کند و نتیجه آن هم همین است که می‌بینید.

مانتو فروشان تهران اما بی توجه به همه این دعوا ها مانتوهایشان را می‌دوزند وآنرا در ویترین ها بر تن مانکن های بی سر می کنند. مانتو هایی که دیگر کت هستند.



و این هم از سایت تپش:

پسر 7 ساله دختر 18 ساله را مورد آزارجنسي قرارداد
زن هق هق مي‌كرد و اشك مي‌ريخت . وقتي دليل آن همه بي‌تابي و درد را پرسيدم. با نگاهي كه شادي فرسنگ‌ها از آن فاصله داشت گفت: «باورتان مي‌شود كودك هفت ساله به جرم مزاحمت براي نواميس محاكمه شود؟ پسرم ساسان زندگي ما را سياه كرد. او بچه آدم نيست، بچه شيطان است. ديگر حاضر نيستم حتي يك روز او را نگه دارم. هيچ شباهتي با بچه‌هاي عادي ندارد. »و بعد كه آرام‌تر شد، تعريف كرد:



«من و همسرم هر دو كار مي‌كرديم ولي الان من به خاطر او كارم را از دست داده‌ام. ساسان از سن 2 سالگي پيش مادرم بود. وقتي سه ساله شد آنقدر مادرم را اذيت كرد كه او هم از دست بچه من خسته شد. باورتان نمي‌شود، بچه سه ساله با پرت كردن قاب عكس به طرف مادرم باعث شد كه او بينايي يك چشم خود را از دست بدهد. ديگر رو ندارم به ديدن پدر و مادرم بروم. بعد از آن جريان ساسان را به مهدكودك بردم. هر روزيكي از اولياي بچه‌هاي مهدكودك شكايت مي‌كرد. ساسان چند بار بچه‌هاي ديگر را كتك زده بود. چند بار سوسك به جان بچه‌ها انداخته بود. باورتان نمي‌شود كه اين بچه حتي به حيوانات رحم نمي‌كند. بيش از صدبار ماهي‌هاي قرمز عيد را كشت. او دنبال گربه‌ها مي‌كند و آنها را مي‌زند و... يك روز با مربي مهدكودك دعوا كرد. من سركار بودم كه خبردادند بروم و ساسان را به خانه ببرم. آن روز صدبار از مربي و مديران عذرخواهي كردم تا آنها راضي شدند يك فرصت ديگر به ساسان بدهند . هرچه از اين بچه پررو و شيطان خواستم كه از مربي خود معذرت بخواهد زيربار نرفت. فرداي آن روز فهميدم كه ساسان در كلانتري بازداشت است. سراسيمه از محل كارم به كلانتري رفتم. اين پسر كه نمي‌دانم بايد چه چيزي درباره‌اش بگويم به خاطر تلافي و اذيت مربي خود مهدكودك را آتش زد. نمي‌دانم اصلاً كبريت را از كجا آورده بود. به هر حال خدا رحم كرد آن آتش‌سوزي فقط خسارت مالي داشت. ما خسارت را پرداختيم و من مجبور شدم كار خود را رها كنم و مواظب ساسان باشم.
من كه هيچ، اگر تمام دنيا هم جمع شوند از پس اين شيطان برنمي‌آيند. از سن 4 تا 6 سالگي خودم از او نگهداري كردم. اين دو سال برايم يك عمر گذشت.
30 سال بيشتر ندارم اما موهاي سرم مانند زنان كهنسال سفيد شده و زود پيرشده‌ام. در اين دو سال جرأت نداشتم پلك برهم بگذارم. اگر يك لحظه غافل مي‌شدم، او از خانه خارج مي‌شد. تا حالا چند بار از پدرش، عموش و من دزدي كرد. براي آن كه او اين كارش را تكرار نكند پول بيشتري به او دادم اما اين كار نه تنها كمكي نكرد بلكه باعث شد او بيشتر منحرف شود. او در يك چشم برهم زدن از خانه خارج مي‌شد و با پول‌هايش چيزهايي مي‌خريد كه رو ندارم بگويم. آخر چه كسي باور مي‌كند كه يك بچه 6 ساله در عرض پنج دقيقه CD مبتذل بخرد و به خانه برگردد؟
يكبار وقتي به دستشويي رفته بودم، او از خانه فراركرد. سه روز تمام گم شد. بعد از سه روز خودش به خانه بازگشت. وقتي از او پرسيديم كه كجا بودي؟ گفت: براي تعطيلات رفته بودم شمال! بعدها فهميدم كه در آن چند روز در خيابان‌ها مي‌گشته و شب‌ها را با كودكان خياباني درپارك‌ها سرمي‌كرده. هرچه روانشناس و مشاور در تهران بوده او را معاينه كردند. فكر مي‌كردم رفتار او وقتي به مدرسه برود خوب خواهد شد. اما او روز اول مدرسه سر همكلاسي‌اش را شكست.
درعرض همين چند ماه بيست دفعه از مدرسه فراركرده است. چند روز پيش هم دوباره فهميدم كه ساسان دركلانتري بازداشت است. وقتي به كلانتري رفتم فهميدم كه او بعد از فرار از مدرسه براي يك دختر 18 ساله مزاحمت ايجادكرده، در ضمن يك بسته حشيش در جيبش بوده است. دختر بيچاره تمام بدنش مي‌لرزيد و مي‌گفت كه اين بچه مثل يك پسر 20 ساله او را مورد آزار قرارداده. من اصلاً نمي‌دانم آن بسته حشيش را از كجا آورده است.
پدرساسان يك پزشك است و من هم ليسانس حسابداري دارم. در تمام خانواده‌ ما يك نفر وجود ندارد كه سابقه كيفري داشته باشد. اين بچه براي ما آبرو نگذاشته است. هنوز هفت سال بيشتر ندارد كه پرونده‌اي حجيم در دادگاه برايش تشكيل شده است.
من از قاضي پرونده خواسته‌ام كه او را چند سال در كانون اصلاح و تربيت كودكان نگاه دارد. البته مطمئن هستم مسوولين آنجا هم از پس اين جانور برنمي‌آيند و او را از آنجا هم بيرون خواهند كرد....»
و اما ساسان با چشماني كه از آن آتش زبانه مي‌كشيد و لبخندي زهرآگين مادر را نگاه مي‌كرد انگار از اشك ريختن زن بيچاره لذت مي‌برد.
روانشناسان پزشكي قانوني هوش ساسان را بيش از كودكان عادي اعلام كرده‌اند اما اين كودك با چنين هوش و ذكاوتي بايد در كانون اصلاح و تربيت دوران كودكي را بگذراند.





و از سایت بی بی سی:

چين رستورانهای اين کشور را از عرضه غذا از جمله سوشی ژاپنی روی بدن زنان برهنه منع کرده است.
وزارت بازرگانی اين کشور اين عمل را نقض رفتار شايسته کاسب کاران توصيف کرده است. خبرگزاری رسمی شين هوا گزارش داد که با اين ممنوعيت، کسبه ديگر حق ندارند از مدلهای عريان برای تبليغ محصولاتشان استفاده کنند.

در آوريل ۲۰۰۴ رسانه های چين گزارش دادند که يک رستوران ژاپنی در جنوب غربی چين به دليل عرضه "سوشی بدن" ۲۴۰ دلار (دو هزار يوان) جريمه شده است. اين رستوران ژاپنی از دختران دانشجوی برهنه که به پشت خوابيده بودند، برای تقويت فروش خود استفاده می کرده است.

مشتريان بعد از اين که از سه روز جلوتر نوبت می گرفتند، برای هر وعده غذا ۱۲۰ دلار می پرداختند. مواد غذايی روی بدن دخترانی که با گل و صدف آراسته شده بودند، چيده شده بود.

شيوه خوردن سوشی از روی بدن مدلهای برهنه يا نيمه برهنه از ديرباز در ميان برخی از مشتريان ژاپنی محبوب بوده است.

اما مقامات شهر چينی کونمينگ اين عمل را هم غير بهداشتی و هم نقض حقوق زنان خواندند.

روزنامه پکن تايمز نوشته است که منع جديد به اين دليل وضع شده است که سرو غذا روی بدن زنان "هتک حرمت به باورهای اخلاقی مردم" است. اين روزنامه به نقل از مقامات چينی نوشته است: "اين عمل فعاليت تجاری را از طريق انحطاط فرهنگ مردم اشاعه می دهد."

مشتريان بعد از اين که از سه روز جلوتر نوبت می گرفتند، برای هر وعده غذا ۱۲۰ دلار می پرداختند. مواد غذايی روی بدن دخترانی که با گل و صدف آراسته شده بودند، چيده شده بود



و اما کد های کانال ماهواره ای پل ست روی ماهواره هاتبرد:


Polsat
ID 71 01
Key 0
0F 07 43 5C 4A D5 DF 37

Key 1
AD 64 02 A6 B4 DD B6 47

و یک دانش اموز امریکایی یرای اینکه خرج تحصیل خود زا در اورد این مجسمه را ساخته:



و خانم رنه هم دارای ستاره در هالیوود شد:



و این 2 خانم اولین زنان لسبین یا همجنس باز در انگلستان هستندکه رسما ازدواج خواهند کرد:



این چینی از دماغ می آشامد:



خدانگهدار

يواشكي  ||  7:42 AM

Enter your email address below to subscribe to yavashaki!


powered by Bloglet
mohsen's Weekly Survey
are you pleasure?

Current Results
Create a FREE Alxnet Web Poll
نظر در باره يواشكي


اگر عكسها بازنشد روي اين كليك كنيد ويا يك ساعت ديگر مجدد مراجعه كنيد.


نزديكترين دوستان از نظر جغرافيايي به يواشكي


اگر ايميل خود را در جايي كه در انتهاي وبلاگ آمده است وارد كنيد هر بار بروز رساني وبلاگ به اطلاع شما ميرسد.

يك نظر ديگه براي يواشكي!



[Powered by Blogger]براي پيغام روي yahoo masenger روي مربع كليك كنيد.






دوستان:

آرشيو: