يواشكي
كلي حرف و عكس جالب


Friday, January 06, 2006

سلام

اسكناسهاس پخش شده در دست مردم:


فردا نيوز:
خبرگزاري دانشجويان ايران در خبري كه به نظر مي رسد بيشتر به لطيفه شباهت دارد تا خبر اعلام كرد: صحبت كردن يك مسافر زن به زبان برره‌اي با راننده تاكسي موجب ضرب و شتم راننده شد.


به گزارش ايسنا، ماجراي اين شكايت به اين ترتيب است كه زني در ياسوج حين پياده شدن از خودرو تاكسي به زبان برره‌اي از راننده پرسيد: چقد كرايه ودم؟


راننده خودرو تاكسي نيز در پاسخ به سؤال اين مسافر گفت: «هر چه دوست داري جيگر».


در اين حال خانم مسافر با كفش خود ضرباتي را به سر راننده تاكسي وارد كرد.


بدين ترتيب دستگاه قضايي در حال رسيدگي به پرونده اين درگيري كه در پي تكلم به زبان برره‌اي رخ داد، هستند.

خوانندگان فردا مي گويند كه اين مطلب صرفا يك جك بوده و خبرگزاري ايسنا در يك اشتباه خبري آن را جدي گرفته است.

هوگو چاوز و اسباب بازي هاي شب كريسمس:


فردا نيوز:
تاريخچه قاچاق زنان


از ابتداى دهه 1990 ميلادى، به‏ويژه پس از فروپاشى اتحاد جماهيرشوروى و بلوك شرق، مسأله قاچاق زنان در سطح جهانى ابعادگسترده‏اى يافت، به طورى كه امروزه تمام كشورهاى اروپايى،آمريكايى و ژاپن، در امر واردات زن به صورت كالا و كارگر جنسى‏فعاليت دارند. در آلمان ده هزار زن اهل كشورهاى چك، لهستان وبلغارستان، برخلاف ميل خود در كلوپ‏ها و ميخانه‏ها كار مى‏كنند. درآسياى جنوب شرقى دست كم يك ميليون نفر كودك زير پانزده سال ازراه فحشاء ارتزاق مى‏كنند. براساس برآوردهاى كميسيون اروپا، سالانه500 هزار زن و كودك به اروپاى غربى قاچاق مى‏شوند.

متأسفانه درسال‏هاى اخير اخبار ناگوارى از قاچاق دختران ايرانى به كشور پاكستان‏و كشورهاى حاشيه خليج فارس گزارش مى‏شود. به‏طورنمونه، روزنامه‏مشرق چاپ بلوچستان پاكستان نوشت: «در هر ماه 45 دختر كم سن‏ايرانى، به پاكستان قاچاق مى‏شوند كه از آن‏ها براى فساد اخلاقى‏استفاده مى‏شود. آنان در كراچى به فروش مى‏رسند. در قاچاق اين‏دختران، گروه بزرگى دست دارند كه پس از اغفال دختران ايرانى،آن‏ها را به فروش مى‏رسانند. اكنون خريد و فروش دختران ايرانى‏در كراچى به اوج خود رسيده است. در كشورهاى حاشيه خليج‏فارس، هنگامى كه خانواده‏اى به دنبال زن پيشخدمتى مى‏گردد يامردى، زن صيغه‏اى و غير عرب مى‏خواهد، به آدم‏هايى كه دربرآوردن اين نيازها شناخته شده‏اند، رجوع مى‏كند. آن‏ها ابتدامبلغى را به عنوان پيش پرداخت مطالبه مى‏كنند و بعد از يك هفته،آنچه را سفارش‏شده، تحويل مى‏دهند. در حال حاضر اگر قاچاق‏انسان رونق بيشترى از مواد مخدر و اسلحه نداشته باشد، كم‏رونق‏تر از آن نيست«.



ادبيات موضوع


مفهوم قاچاق زنان پديده‏اى بسيار گسترده و جهانى است. اكنون اين‏نوع قاچاق شامل مبادله افراد جهت كار در كارگاه‏هاى سخت، كارخانگى يا كشاورزى، ازدواج‏هاى اجبارى يا فريب‏انگيز به صورت پستى‏و سفارشى و خريد و فروش زنان براى روسپى‏خانه‏ها و كلوپ‏هاى رقص‏برهنه مى‏باشد. مجمع عمومى سازمان ملل متحد در سال 1994قاچاق زنان را چنين تعريف مى‏كند: »انتقال غيرقانونى و مخفيانه‏اشخاص در عرض مرزهاى ملى، عمدتاً از سوى كشورهاى درحال توسعه و كشورهاى داراى اقتصاد در حال گذار، با هدف نهايى‏واداشتن زنان و دختران به وضعيت‏هاى بهره‏كشانه و ستمگرانه ازلحاظ جنسى و اقتصادى، به منظور سود بكارگيرندگان، قاچاقچيان‏و سنديكاهاى جنايتكار و نيز ديگر فعاليت‏هاى مرتبط با قاچاق،نظير كار خانگى و اجبارى، ازدواج دروغين، استخدام مخفيانه وفرزند خواندگى دروغين«. سازمان غير حكومتى ائتلاف جهانى عليه‏قاچاق زنان نيز اين پديده را چنين تعريف مى‏كند: »همه اعمال‏متضمن بكارگيرى و يا حمل و نقل يك زن در درون و در عرض‏مرزهاى ملى براى كار يا خدمات به وسيله خشونت يا تهديدخشونت، سوءاستفاده از اقتدار يا موقعيت مسلط، اسارت، مفهوم‏قاچاق زنان، وام، فريب يا ديگر اشكال تحميل«.


در ماده سوم پروتكل پيشگيرى، سركوب و مجازات قاچاق اشخاص‏به‏ويژه زنان وكودكان، مصوب سال 2000 ذكر شده است: »قاچاق،شامل استخدام، انتقال، حمل و نقل، پناه دادن يا دريافت اشخاص‏به وسيله تهديد يا بكارگيرى زور يا ديگر اشكال تحميل، آدم‏ربايى،تقلب، فريب، سوءاستفاده از قدرت يا موقعيت، آسيب‏پذيرى يادادن يا دريافت پرداخت‏ها يا منافع، جهت كسب رضايت فردى‏كه بر شخص ديگرى كنترل دارد، به منظور بهره‏كشى جنسى، كار ياخدمات اجبارى، بردگى يا رويه‏هاى مشابه بردگى و بيگارى يابرداشتن اندام‏هاى بدن است.« در اين تعريف استدلال شده است كه‏قاچاق نبايد بر حسب تحميل يا فقدان رضايت به‏ويژه در چارچوب‏صنعت سكس تعريف شود، زيرا كار جنسى ذاتاً بهره‏كشانه است.بنابراين، رضايت يا كنترل زن بر وضعيت خودش هيچ اهميتى ندارد.


قاچاقچى زنان، به كسى اطلاق مى‏شود كه از طريق اعمال زور،باج‏خواهى، فريبكارى يا از طرق ديگر به بهره‏بردارى جنسى يا سايرانواع استثمار زنان و دختران، همانند كار اجبارى، برداشتن اندام و...اقدام مى‏كند. تاريخچه: قاچاق زنان و خريد و فروش آنان براى فحشا،در دوران باستان نيز رواج داشت و بخشى از خريد و فروش بردگان‏محسوب مى‏گرديد، به اين صورت كه كنيزانى براى اين منظور خريدارى‏مى‏شدند. قرآن هم در آيه 33 سوره مباركه نور افراد را از اين عمل نهى‏كرده كه اين امر، دال بر شيوع اين عمل در آن زمان است. در زمان‏نزديك‏تر به عصر كنونى، يعنى قبل از جنگ جهانى دوم، تجارت‏انسان‏ها با عنوان »خريد و فروش زنان سفيدپوست« شناخته شده بودكه در آن، زنان سفيدپوست اروپايى به‏ويژه زنان فرانسوى به وسيله‏قوادان، به روسپى‏خانه‏هاى آمريكاى جنوبى هدايت مى‏شدند.



سابقه قاچاق زنان در ايران


در كشور ايران، نخستين گزارش قاچاق زنان، در سال 1340 ارائه شده‏است. در آن سال مأموران مرزى ايران، مرد عربى كه قصد خروج ازايران را داشت، در نقطه‏اى ممنوعه دستگير كردند. به همراه اين مرد،يازده زن و دختر جوان ايرانى بودند كه بعد از تحقيق معلوم شد وى اين‏افراد را از نقاط مختلف كشور جمع‏آورى نموده و قصد داشته است تا باخروج از ايران، آن‏ها را در برخى كشورهاى عربى بفروشد. هم‏چنين‏گزارش‏هاى ديگرى از فروش دختران توسط پدر خانواده در سال‏هاى1343 توسط »منصور راستين« به ثبت رسيده است.


اين معضل بر اثر برخى عوامل تاكنون ادامه داشته و متأسفانه درسال‏هاى اخير گسترش يافته است، به‏طورنمونه، يك شبكه گسترده‏قاچاق زنان ودختران توسط تعدادى از زنان قواد، دختران و زنان جوانى‏را كه خانواده آن‏ها مشكل مالى داشتند، شناسايى مى‏كردند و بعد ازفريب آن‏ها با گذرنامه و رواديد، در طول سه هفته آن‏ها را به‏طورقانونى‏به دوبى مى‏فرستادند تا در آنجا براى مقاصد شوم، از آن دختران‏استفاده شود. هم‏چنين 20 زن و مرد بلوچ كه با شكار دختران جوان،آنان را با نقشه ماهرانه‏اى به خانه‏هاى فساد پاكستان قاچاق مى‏كردند،در رديابى‏هاى فوق تخصصى پليس خراسان دستگير شدند. يك دخترفرارى، از قاچاق دختران جوان به كشورهاى عربى پرده برداشت.


وضعيت قاچاقچيان ايرانى: اين گروه از افراد، معمولا شامل يكى از سه‏دسته زير هستند:


- زنان قواد، بدنام و فاسدى كه تلاش دارند تا با فريب دختران و زنان‏جوان، آنان را به دام انداخته، يا با شكار دختران فرارى و سرگردان،آن‏ها را به دلالان ساير كشورها بفروشند.


- جوانان اوباش و شرور كه در قالب باندهاى زيرزمينى، به ربودن‏دختران )عموماً دختران سرگردان و زنان خيابانى( اقدام مى‏كنند.


- پيرمردهاى متمولى كه نقش واسطه را ايفا مى‏كنند و دختران و زنان رابراى سوءاستفاده به كشورهاى قطر، كويت، دبى و... قاچاق مى‏كنند.


- البته لازم به يادآورى است كه بيشتر اوقات اين سه دسته (زنان قواد،جوانان شياد و پيرمردهاى تاجر) در اين كار با يكديگر همكارى‏مى‏كنند. به‏طور مثال يك زوج تبهكار به همين ترتيب، در مدت 9 سال‏توانسته بودند 150 دختر و زن جوان را از كشور خارج كرده و به فروش‏برسانند.



تجزيه و تحليل آمارى و مستندات و دلائل موضوع


وضعيت قربانيان قاچاق: وضعيت زنان قربانى قاچاق، بر حسب‏ متغيرهايى نظير سن، طبقه اقتصادى - اجتماعى، سطح تحصيلات ووضعيت خانوادگى به اختصار در زير بررسى مى‏شود:


سن


اين افراد عموماً در سنين 14 تا 25 سال مى‏باشند. اين كوچكى سن،نشان دهنده ميزان آسيب‏پذيرى دختران در برابر سوءاستفاده‏هاى‏جنسى است و اهميت برخورد سريع و وسيع با اين پديده را يادآورمى‏شود.


طبقه اقتصادى - اجتماعى: در اكثر موارد كشمكش‏هاى درون خانواده،اعتياد والدين، طلاق، مسكن نامناسب، مناطق پرجمعيت و حاشيه‏شهرهاى بزرگ موجب مى‏شود تا تعدادى از دختران، محيط نامساعدخانه را ترك كرده و به درون جامعه بيايند. اما دسته‏اى از آن‏ها به خاطرفقر اقتصادى خانواده، به اين امر ننگين تن مى‏دهند، گاهى نيز پدرخانواده، مجبور به فروش دختران خود مى‏شود؛ البته مواردى از فراردختران خانواده‏هاى مرفه نيز گزارش شده است. بنا بر تحقيقات نيروى‏انتظامى 80 درصد دختران فرارى در سنين بالا، متعلق به خانواده‏هاى‏مرفه و متوسط رو به بالا هستند.


سطح تحصيلات


از آنجا كه اغلب قربانيان، از اقشار بسيار فقير يا دختران فرارى‏مى‏باشند، از نظر تحصيلى در سطح راهنمايى و دبيرستان و در رده سنى15 تا 17 سال هستند.


كارشناسان معتقدند دخترانى كه طعمه اين باندها مى‏شوند، غالباًافرادى هستند كه تحصيلات كمى دارند، با مشكلات مالى گريبانگيرهستند و از فقر فرهنگى و ضعف اعتقادات رنج مى‏برند، اما گزارشات‏اخير نشان مى‏دهد كه بعضى از دختران داراى تحصيلات عالى نيز به‏اين مسير كشانده شده‏اند كه حائز اهميت است. البته اين وضع منحصربه كشور ايران نيست و در ساير كشورهاى جهان سوم نيز مشابه اين‏پديده مشاهده مى‏شود، چنان‏چه سخنگوى مؤسسه بين‏المللى حمايت‏از حقوق كودكان بيان مى‏كند كه در سال 1995 اكثر دخترانى كه از كشورآلبانى قاچاق شدند، تحصيل كرده بودند، ولى امروزه تعداد دختران‏تحصيل‏كرده‏اى كه براى اشتغال به فحشاء قاچاق مى‏شوند، كاهش‏يافته است.


وضعيت خانواده


اين قربانيان يا از خانواده‏هاى فقير و كم‏بضاعت و يا از خانواده‏هاى‏طلاق مى‏باشند. به اعتقاد سخنگوى مؤسسه بين‏المللى حمايت ازحقوق كودكان، امروزه فرزندان زوج‏هاى مطلقه بيشتر در معرض خطرگرفتارى در دام قاچاقچيان قرار دارند.


چگونگى قاچاق زنان: براى قاچاق زنان و دختران ايرانى در سال‏هاى‏اخير راه‏هاى متفاوتى بكار گرفته شده است. زنان و دختران ايرانى باشگردهاى گوناگون فريب مى‏خورند و در دام قاچاقچيان گرفتارمى‏شوند. انواع موضوعات فريبكارانه به قرار ذيل است: 1- وعده‏دستيابى به شغل پردرآمد و مناسب در كشورهاى خارجى: زنان وكودكان، در قبال خوش‏خيالى‏هاى دروغين و دستيابى به فرصت‏هاى‏شغلى در ديگر كشورها، بسيار آسيب‏پذير مى‏باشند. بسيارى از زنان ودختران با وعده داشتن شغل در كشورهاى غربى، اغوا شده و به فسادكشيده مى‏شوند. آنان به فراسوى مرزها قاچاق مى‏شوند و مانند احشام‏خريد و فروش شده و به كارهاى غيراخلاقى وادار مى‏گردند. اين زنان‏وقتى به خود مى‏آيند كه مى‏بينند در كشورى غريب، آهى در بساط ندارندو حتى به قاچاقچيان بدهكار هستند، ولى آن زمان ديگر كار از كارگذشته است و تنها راه پيش روى آنان، خودفروشى است.


يكى ديگر از اعمال اين دلالان، ايستادن در كنار سفارتخانه‏ها و ياادارات كاريابى و دادن پيشنهاد كار پردرآمد به كسانى است كه به دليل‏فقدان اطلاعات لازم و احتياج به يافتن شغل، سريعاً جذب چنين‏افرادى مى‏شوند.


قاچاقچيان انسان، زنان و دختران جوياى كار را با وعده شغل مناسب وپردرآمد، فريب مى‏دهند و آنان را مانند بردگان و اسيران قرون گذشته،در انبار كشتى‏ها پنهان مى‏كنند و با وضع رقت‏بارى به كشورهاى ديگرمى‏فرستند. اما بسيارى از اين مهاجران غيرقانونى، به چنگ باندهاى‏بين‏المللى فحشاء مى‏افتند و به مراكز فساد منتقل مى‏شوند.


قول ازدواج


يكى از طرق فريب دختران جوان، دادن قول ازدواج به آن‏ها مى‏باشد.قاچاقچيان از اين طريق، اعتماد آن‏ها را به خود جلب كرده و نيات پليدخود را اجرا مى‏كنند. به گزارش زير توجه كنيد:


سخنگوى مؤسسه بين‏المللى حمايت از حقوق كودكان معتقد است كه‏امروزه، دختران به زور به اين كار وادار نمى‏شوند، بلكه آن‏ها فريب‏مى‏خورند و اين موضوعى است كه كار تشخيص قاچاق دخترانى را كه‏مورد سوءاستفاده جنسى واقع مى‏شوند را با مشكل مواجه كرده است،زيرا قاچاقچيان، در آغاز به اين دختران قول ازدواج مى‏دهند و پس ازنامزدى، آنان را به ايتاليا مى‏برند و از آن به بعد است كه در شبكه‏گسترده قاچاق دختران، مورد سوءاستفاده جنسى قرار مى‏گيرند.


فرزندخواندگى


قاچاقچيان، گاهى براى جلب اعتماد قربانى )خصوصاً دخترانى كه ازخانه فرار كرده يا به هر علت بدون سرپرست مى‏باشند( به آن‏ها وعده‏مى‏دهند كه آنان را به فرزندخواندگى خواهند پذيرفت، اما پس از مدتى‏كه مقصود پليد خود را عملى كردند، چهره واقعى خود را نشان مى‏دهند.به‏طور نمونه: »يكى از اعضاى باند عنكبوت سياه، به نام مونا كه 16سال دارد در بازجويى گفته است: من پس از فرار از خانه‏ام درتبريز، به تهران آمدم و در يك آرايشگاه زنانه مشغول به كار شدم وشب‏ها هم در همانجا مى‏خوابيدم. يك روز در آرايشگاه با يك زن‏جوان آشنا شدم، او توانست با چرب‏زبانى مرا فريب دهد و من هم‏به او اعتماد كردم و همه داستان زندگى‏ام را براى او بازگو كردم. اومرا با خود به خانه‏اش برد و گفت: هميشه دوست داشته است كه‏يك دختر مثل من داشته باشد، به همين خاطر يك شناسنامه جعلى‏براى من تهيه كرد و مرا دخترخوانده خود كرد. اوايل براى من‏لباس‏هاى رنگارنگ و طلا مى‏خريد، ولى پس از مدتى رفتارش‏عوض شد و مرا مجبور كرد كه روزها برايش ترياك جابجا كنم وشب‏ها در خانه فسادش كار كنم«.


وعده نگهدارى و حمايت از دختران فرارى


ايادى و اعضاى باندهاى قاچاق، در اماكن عمومى مثل پارك‏ها پرسه‏مى‏زنند و با شناسايى دخترانى كه از منازل خود فرار كرده‏اند، آن‏ها را به‏وعده اقامت در محل نگهدارى دختران فرارى، به دام مى‏اندازند.حكايت زير نمونه‏اى از اين‏گونه حوادث مى‏باشد: »روز گذشته دخترجوانى كه موفق شده بود از اسارتگاه »عنكبوت سياه« فرار كند درگفت‏وگو با خبرنگار ما در اداره آگاهى گفت: در آبان ماه امسال پس‏از فرار از خانه، روزى در پاك ملت نشسته بودم كه در آنجا با پسرجوانى به نام شاهرخ آشنا شدم. او به من گفت كه خواهرى به نام‏مهين دارد كه خانه‏اى براى دختران فرارى ساخته و در آنجا از آن‏هانگهدارى مى‏كند. او مرا با خودش به پيش عنكبوت سياه برد و اواتاقى در آن خانه به من داد. مهين اوايل اجازه نمى‏داد كه من از اتاق‏خارج شوم، ولى پس از مدتى مرا وادار به كار كردن در خانه‏فسادش كرد. يك شب مرا به دست يك مرد عرب داد و گفت كه‏بايد چند روزى با او به جايى بروم. در بندرعباس متوجه شدم كه‏مهين مرا به شيخ‏نشينان امارات فروخته است، شبانه توانستم ازدست آن‏ها فرار كنم و به تهران بيايم.«


طرح دوستى و آشنايى قاچاقچيان


دلال‏هايى را در مناطقى مانند پارك‏ها، مقابل مدارس راهنمايى ودبيرستان‏ها مى‏گمارند تا با دختران ساده‏دل، طرح دوستى و آشنايى‏ريخته و سپس آن‏ها را به مكان‏هاى خاصى برده و با وعده‏هاى مختلف‏اعم از خروج آسان از كشور، درآمد خوب و زندگى بهتر فريب دهند و ازكشور خارج كنند.


ازدواج دروغين


اخيراً گزارش شده است قاچاقچيانى كه بيشتر افغانى و پاكستانى‏هستند، پس از شناسايى خانواده‏هاى فقير و كم‏درآمد، از دختران جوان ونوجوان اين خانواده‏ها خواستگارى كرده و پس از پرداخت پول به‏خانواده دختر، با آن‏ها ازدواج مى‏كنند و بعد ازمدتى به بهانه ديدارخانواده شوهر در افغانستان و پاكستان، اين دختران را به شهرهاى‏كويته و كراچى پاكستان مى‏برند و به باندهاى فساد مى‏فروشند.


به گزارش زير توجه كنيد: »چندى پيش، مادر دختر جوانى به نام‏فريبا با مراجعه به پليس ادعا كرد كه دخترش را به عقد يك جوان‏بلوچ درآورده است، اما از وقتى كه آن‏ها به ماه عسل رفته‏اند، ديگرخبرى از فريبا نداشته، تا اين‏كه دخترش از خاك پاكستان تماس‏تلفنى گرفته و گفته است كه داماد ناخلف، او را به خانه فسادى درپاكستان فروخته است و در وضعيت بغرنجى به سر مى‏برد.كارآگاهان با به دست آوردن موارد مشابهى از اين‏گونه ازدواج‏هاى‏فريبكارانه، دريافتند كه با يك شبكه سازمان‏يافته روبرو هستند.«


مژگان، قربانى ديگر اين باند مى‏گويد: »اين باند ابتدا از دخترانى چون‏من خواستگارى مى‏كردند و در آن زمان با دادن پول به يك‏صاحبخانه در مشهد، آدرس آن خانه را به خانواده‏ها مى‏دادند تا ازآنجا تحقيق كنند، سپس به بهانه ماه عسل، نه تنها عروس، بلكه‏خواهر و مادر وى را به زاهدان و سپس به پاكستان قاچاق‏مى‏كردند.«


توسل به زور و آدم‏ربايى


يكى از طرق بسيار شايع قاچاق زنان در كشور، ربودن دختران كم سن وسال مى‏باشد. به گزارش معاون مبارزه با جرائم جنايى پليس آگاهى‏تهران، در هر ماه شايد 400 پرونده آدم‏ربايى دختر در دايره 11 اداره‏آگاهى تشكيل مى‏شود. به‏طورنمونه: »چندي پيش وقتى سه نفر ازدانشجويان دختر دانشگاه صنعتى اصفهان در ساعت نه شب سواربر يك خودروى شخصى به طرف دانشگاه كه در خارج از شهرقرار دارد، مى‏رفتند، يك خودروى سى‏يلو بعد از كورس گذاشتن باآن‏ها، به راننده علامت مى‏دهد كه نگه‏دارد. راننده سى‏يلو پياده‏مى‏شود و يك كلت را كنار گوش راننده خودرو شخصى مى‏گذارد ومى‏گويد: گواهينامه‏ات را بده، بى‏شرم! خجالت نمى‏كشى اين‏خانم‏ها را سوار كرده‏اى؟! فرداى آن روز در وزارت اطلاعات‏مشخص مى‏شود اين شخص مربوط به يك باند قاچاق دختران‏بوده است كه در يكى دو مورد ديگر هم با همين شگرد عمل كرده‏است«.


تهديد به آبروريزى


در برخى موارد اعضاى باند قاچاق، با برقرارى ارتباط و جلب اعتماددختران و با تصويربردارى از آن‏ها مدارك لازم را جمع‏آورى كرده و باتوسل به آن و تهديد به آبروريزى، پخش عكس و افشاى ارتباط با آنان‏و... اين قربانيان را وادار به انجام خواسته‏هاى خود مى‏نمايند.


تجاوز، اجبار و تحميل


معمولاً بيشتر دختران فرارى كه از بقيه آسيب‏پذيرترند، گرفتار اين‏مصيبت مى‏شوند. قاچاقچيان، دختران جوانى را كه به هر انگيزه‏اى ازخانه خود گريخته‏اند، طعمه و وسيله درآمد خود قرار مى‏دهند و آن‏ها رابه برقرارى ارتباط جنسى و انجام كارهاى خلاف مجبور مى‏كنند.فرمانده نيروى انتظامى ناحيه خراسان معتقد است كه اين قاچاقچيان‏معمولاً طعمه‏هاى خود را از بين دختران سرگردان و زنان خيابانى‏انتخاب مى‏كنند. آن‏ها پس از ربودن دختران، به اذيت و آزار دسته‏جمعى آنان پرداخته، سپس اين گروگان‏ها كه ديگر روى بازگشت به‏خانه ندارند را در اختيار خانه‏هاى فساد قرار مى‏دهند.


اينترنت


در سال‏هاى اخير، نوع جديدى از فريب و قاچاق دختران و زنان ازطريق اينترنت مشاهده مى‏شود كه حاصل مدرنيزه شدن جوامع‏مى‏باشد. اطاق گفت‏وگو يكى از راه‏هايى است كه دلالان براى اغفال‏دختران و زنان استفاده مى‏كنند. آن‏ها از طريق گفتگوى تايپى ياشنيدارى و دادن تصوير خود، با دختران طرح دوستى ريخته و سپس باوعده ازدواج، شغل خوب، درآمد بالا و حتى با فرستادن بليط و ويزاى‏ورود به كشور موردنظر، آن‏ها را تحويل قاچاقچيان مى‏دهند.



بررسى علل قاچاق زنان


علل رواج پديده قاچاق، در سه بخش فرهنگى، اقتصادى و حقوقى قابل‏بررسى است:



علل فرهنگى


تغيير ارزش‏ها: برخى از صاحبنظران، فقر و بيكارى را عامل گرايش‏قاچاقچيان به اين شغل كثيف مى‏دانند، ولى ذكر اين نكته ضرورى‏است كه هر فقيرى دست به عمل دزدى نمى‏زند، هر چند كه بسيارمستأصل شده باشد و هر فرد بيكارى نيز رو به شغل حرام نمى‏آورد،هرچند كه محتاج و درمانده باشد. فقر، به تنهايى عامل انحرافات‏اجتماعى نيست و نمى‏تواند مسئله‏اى براى نظام اجتماعى ايجاد كند،بلكه مطابق نظر »دوركهايم« و »مرتون« فقر حتى مى‏تواند بر تحكيم وثبات اجتماعى نيز تأثير گذارد، اما نابرابرى و به تبع آن تغيير ارزش‏ها،يك جريان تهديدآميز است، به عبارت ديگر براساس نظر اين‏جامعه‏شناسان »فقر« زمانى تأثيرگذار است كه در مقابل آن تصوير ياگفتار يا آرزوهاى بلندپروازانه ارائه شود، در آن صورت، فقر غير قابل‏تحمل مى‏گردد و ثروتمندى، ارزش محسوب مى‏شود، بدون آن‏كه‏مشخص گردد كه اين ثروت از چه راهى )دزدى، قاچاق مواد مخدر،خريد و فروش زنان و دختران، فروش اعضاى بدن( بدست آمده است.در اغلب جوامع مادى، ثروتمندان از حقوق اجتماعى نظير اعتبار درادارات، احترام و تعظيم برخوردارند، كه اين اعتبار، براى نظام اجتماعى‏سالم خطرناك است.


گسترش خرده فرهنگ‏هاى منحرف: معمولاً قاچاقچيان و بعضاً قربانيان‏قاچاق، جزء خرده فرهنگ‏هاى منحرف مى‏باشند. به اين معنا كه آن‏هادر درون فرهنگى زندگى مى‏كنند كه با ارزش‏ها و هنجارهاى مسلطجامعه، متفاوت و حتى مغاير مى‏باشد. اين فرهنگ انحرافى، محصول‏دسترسى به وسايل ارتباط جمعى جهانى، چون اينترنت، ماهواره واستفاده مداوم از فيلم‏هاى غيرمجاز و... است كه شخصيت اجتماعى‏فرد، ارزش‏ها و هنجارهاى او را تغيير مى‏دهد، به طورى كه فرد را درگروه‏هاى دوستى به سوى تشكيل خرده فرهنگى سوق مى‏دهد كه باارزش‏ها و هنجارهاى اصلى جامعه، مخالف و حتى گاهى در تضاداست. افزايش شاخص‏هايى نظير سنت‏گريزى، احساس تنهايى،بيگانگى اجتماعى، كاهش گرايش‏هاى مذهبى و اخلاقى و گرايش به‏تجملات، نشانه جذب فرد در خرده‏فرهنگ‏هاى منحرف مى‏باشد.


ضعف اعتقادات دينى: از آنجايى كه قاچاق زنان، فعلى حرام است ومستلزم ارتكاب محرمات بى‏شمارى مى‏باشد، لذا مؤمن واقعى، هرگزاقدام به اين عمل نخواهد كرد و اين پديده، معلول ضعف اعتقادات دينى‏است، زيرا يكى از عوامل بازدارنده انواع وسوسه‏هاى شيطانى، اعتقادات‏و باورهاى دينى است و فردى كه در باورها و اعتقادات دينى خود سست‏و بى‏پايه مى‏باشد، احتمال فرو غلتيدنش به انواع بزهكارى‏ها وجوددارد.


نارسايى بين فرهنگ و ساخت اجتماعى: هرچقدر كه جامعه داراى اهداف‏معينى باشد و ابزارها و راه‏هاى قانونى دستيابى به آن اهداف نيز تعيين‏شده باشد، وقوع انحرافات نيز كاهش مى‏يابد، اما اگر در يك جامعه،اهداف زندگى، به سوى اهدافى مادى تغيير كند و ارزش‏هاى اجتماعى‏از ارزش‏هاى معنوى به مادى تحول يابد و از سوى ديگر راه‏هاى‏مشروع رسيدن به اين اهداف، مشكل و غيرقابل دسترس باشد )مثلاًفرصت‏هاى شغلى براى كسب درآمد متناسب با جمعيت نباشند( افرادمى‏كوشند از طرق غيرمشروع به آن اهداف مادى دست يابند. به عبارت‏ديگر گاهى افراد، اهداف جامعه )پول‏دار شدن( را مى‏پذيرند، اما راه‏هاى‏مشروع )كار كردن در مشاغل مشروع( دستيابى به آن اهداف را قبول‏ندارند. لذا براى كسب پول، به قاچاق مواد مخدر، فحشاء و قاچاق زنان‏كشيده مى‏شوند.


متناسب نبودن نقش‏ها و پاداش‏ها: يكى از علل گرايش افراد به شغل‏قاچاق زنان، عدم تناسب نقش‏هاى افراد با پاداش‏هايى است كه‏دريافت مى‏كنند. به‏طورمثال در شرايطى كه يك قاچاقچى انسان،داراى درآمد و موقعيت اقتصادى بالايى است و قانون هم متعرض اونمى‏شود، به‏طور مسلم به سوى مشاغل كاذب و غيرقانونى همچون‏قاچاق زنان متمايل خواهد شد.



علل اقتصادى


سودآور بودن قاچاق: »ديويد كامپانيا«، براساس اطلاعات و تحقيقات596 اداره پليس و 125 مؤسسه خدمات اجتماعى در كشور انگليس‏بيان مى‏كند: ميزان درآمد حاصله از فحشاى كودكان، بالغ بر دوميليارد دلار مى‏باشد. كارشناسان شوراى اروپا درگزارشى آمارى درباره‏تجارت زنان اروپاى شرقى به عنوان بردگان هزاره سوم نشان مى‏دهندكه ميزان درآمد ناشى از اين تجارت سياه، سالانه تا 13 ميليارد دلارمى‏باشد. زنان هم‏چنين گاهى تا 18 مرتبه خريد و فروش مى‏شوند.آلمانى‏ها ساليانه 70 ميليارد مارك، خرج روسپى‏ها مى‏كنند، درآمد اين‏تجارت بيش از تجارت هروئين است. مواد اوليه اين تجارت پرسودشيطانى، از كشورهاى جهان سوم از جمله ايران تأمين مى‏شود و قاچاق‏زنان و دختران پس از مواد مخدر از سودآورترين انواع قاچاق است.چنان‏چه يونيسف يكى از دلايل عمده قاچاق زنان را سود سرشار آن‏دانسته است.


فقدان فرصت‏هاى شغلى: نبود فرصت‏هاى شغلى مناسب، موجب ايجادمشاغل كاذب و نامشروعى همچون قاچاق مى‏گردد كه اين امر، هم درمورد قاچاقچيان و هم درباره قربانيان قاچاق صادق است. در سال‏هاى‏اخير، قاچاقچيان انسان به علت فقدان يا كمبود فرصت‏هاى شغلى‏مناسب، به‏ويژه در استان‏هاى مرزى و با توجه به اين‏كه يكى از مشاغل‏بسيار پردرآمد، قاچاق اعم از قاچاق كالا، مواد مخدر و قاچاق انسان،به‏ويژه قاچاق زنان و دختران ايرانى به كشورهاى همسايه مى‏باشد، به‏سوى اين شغل كاذب گرايش پيدا كرده‏اند. قربانيان قاچاق كه عمدتاًزنان و دختران جوان مى‏باشند، به دليل عدم امكان كسب درآمد مشروع‏و داشتن شغل مناسب، خطرات احتمالى مهاجرت به كشورهاى‏همسايه را پذيرا مى‏شوند. به اين ترتيب مشاهده مى‏شود كه عده‏اى ازمرزنشينان به دليل فقدان مشاغل مولد به سوى كارهاى واسطه‏اى وقاچاق گرايش پيدا مى‏كنند كه با سياستگذارى‏هاى مطلوب به منظورايجاد اشتغال مولد در مناطق مرزى كشور، مى‏توان با اين پديده شوم‏مبارزه كرد.



پيامدهاى قاچاق زنان: اين پديده شوم، تبعات منفى و ناگوارى در پى داردكه در سطوح فردى، خانوادگى و اجتماعى بررسى مى‏شود.


پيامدهاى فردى


مخدوش شدن كرامت انسانى: كرامت انسانى كه قرآن كريم از آن نام‏مى‏برد، اختصاص به مردان ندارد، بلكه جامعه انسانى را شامل مى‏شود،حال اگر زنان به مثابه كالا خريد و فروش شوند، در حقيقت شأن وكرامت انسانى آن‏ها مخدوش شده است.


تنزل منزلت و شخصيت زن: زنانى كه در دام قاچاقچيان گرفتار مى‏شوند،اولين چيزى كه از دست مى‏دهند، شخصيت انسانى است. آنان همچون‏كالايى در دست اربابان دست به دست شده و از خود اختيار و استقلالى‏ندارند. قاچاقچيان انسان، آن‏ها را همانند ماشين و اسلحه و اجناس‏ديگر در آژانس‏هاى معاملاتى، خريد و فروش مى‏كنند. اندام آن‏ها رابراى جلب مشترى به نمايش مى‏گذارند و حتى در بعضى از اين‏آژانس‏ها، حراج ماهانه برگزار مى‏كنند. طبق آمار پليس بانكوك،16000 زن و دختر از كشور تايلند به كشورهاى ديگر صادر شده‏اند وسهم آلمان غربى 3000 نفر بوده است. آژانس‏هاى فوق، ماهانه حدود3000 هزار معامله )زن‏فروشى( انجام مى‏دهند. يكى از مسؤولان وزارت‏دادگسترى سوئد اظهار مى‏دارد كه شگفت‏آور است كه در مدارس، درباره‏اشكال بردگى در قرن‏هاى پيش، به كودكان درس مى‏دهيم، اما اين‏نسخه مدرن هنوز بايد با ما باشد. »توماس بروستروم« وزير دادگسترى‏سوئد، در اجلاس استكهلم بيان داشت كه قاچاق زنان، چيزى غير ازتجارت برده نيست. وى اعلام داشت كه در طى يك مأموريت اخير به‏بوسنى، با يك قربانى قاچاق انسان ديدار كرده بود كه حداقل 18 بار درمحافل روسپيگرى فروخته شده است. »نينا كاراپاچوا«، نايب رئيس‏كميسيون حقوق بشر پارلمان اوكراين ابراز داشت كه ده‏ها هزار زن‏اوكراينى در بسيارى از كشورها به‏ويژه در يونان، تركيه، اسرائيل، آلمان،بلژيك و هلند به »برده‏هاى سفيد« تبديل شده‏اند.


بهره‏كشى مختلف جسمى و جنسى: اين زنان و كودكان در مقابل انواع‏استثمار و بهره‏كشى‏هاى مختلف جنسى همانند همجنس‏بازى، روابطغيرطبيعى، سوءاستفاده جهت تبليغات، عكس، تصوير و... آسيب‏پذيرهستند، با اين حال قاچاق انسان به استثمار جنسى محدود نمى‏شود،بلكه ازدواج‏هاى اجبارى، كار اجبارى در بازار، مزارع كشاورزى وكارخانجات بافندگى، تكدى‏گرى در خيابان‏ها و ديگر خدمات را هم‏شامل مى‏شود. در محيطهايى كه زنان قربانى قاچاق به كار واداشته‏مى‏شوند، كارفرمايان، گذرنامه‏ها و مدارك شناسايى يا اجازه تردد آنان‏را ضبط مى‏كنند تا مانع از فرار آن‏ها شوند، خصوصاً كه در بسيارى ازكشورها نداشتن اوراق شناسايى و گذرنامه براى اتباع خارجى مجازات‏سنگينى دارد. يك مدير مى‏گويد: شايد بسيارى از زنان چيزهايى درباره‏خطرات قاچاقچيانى كه صنعت سكس اروپا را تغذيه مى‏كنند، شنيده‏باشند، اما احتمالاً نمى‏دانند كه به چه آسانى در كشورى خارجى و دور ازوطن، ممكن است در دام مافياى انسان گرفتار شوند. در واقع، قصور دررعايت ظرافت‏هاى متعدد قانونى، پيشنهاد شغل در يك شركت و يا كاربه عنوان پرستار بچه، مى‏تواند آن‏ها را به بردگى كامل بكشاند. اين‏زنان در محل‏هاى اقامت خود بى‏دفاع بوده و هيچ نهاد رسمى از آنان‏حمايت نمى‏كند. در نتيجه در صورت هر مقاومتى، به بدترين‏سونوشت‏ها گرفتار خواهند آمد. حتى اگر بخواهند از اسارت رهايى يابند،از زندان‏هاى مهاجران غيرقانونى سر در مى‏آورند. از همين روى درزندان‏هاى اروپا همواره تعداد قربانيان، بيش از تبهكاران واقعى است.


امروزه تجارت اعضاى بدن انسان در جهان، رونق بسيارى يافته وتجارت انسان )آدمخوارى مدرن( به ساير خصوصيات رذيله استعمارسرمايه‏دارى افزوده شده است. امروزه تجار آمريكايى، آلمانى،فرانسوى، هلندى، انگليسى، روسى و بسيارى از كشورها، درتجارت‏اعضاى بدن انسان فعاليت دارند. در قاره آسيا، كشور هند، از مراكز عمده‏تجارت اعضاى بدن به شمار مى‏رود. پاكستان و بنگلادش نيز در اين‏بازار فعاليت دارند. در شهرهاى كلكته، بمبئى و مدرس هندوستان،چشم انسان، به بهاى هشت هزار مارك و كليه انسان به بهاى سه هزارمارك به دست دلالان و سازمان‏هاى معاملاتى اعضاى بدن عرضه‏مى‏شود.


سردرگمى و فلاكت در كشورهاى بيگانه و آينده مبهم زنان قربانى قاچاق: به‏علت ناآشنايى به محيط و ندانستن كشور ميزبان و مهاجرت غيرقانونى،زنان در مقابل قاچاقچيان بسيار آسيب‏پذير و ناتوان مى‏باشند. اين امردر مورد زنانى كه به روسپيگرى وادار مى‏شوند، مضاعف است، زيرا اين‏زنان علاوه بر مجازات ورود غيرقانونى به كشور ميزبان، به دليل‏روسپيگرى هم مورد تعقيب و مجازات قرار مى‏گيرند. رئيس سازمان‏غيردولتى مادر، در كشور تاجيكستان معتقد است: زنان قربانى قاچاق‏وقتى به خود مى‏آيند كه مى‏بينند در كشورى غريب، آهى در بساطندارند و حتى به قاچاقچيان بدهكار هستند. ولى آن زمان ديگر كاراز كار گذشته است و تنها راه باقى مانده پيش روى آنان،خودفروشى است. »توماس بروستروم« وزير دادگسترى سوئد دركنفرانسى مطبوعاتى اعلام داشت، شواهد حاكى از آن است كه در حال‏حاضر، دختران بر خلاف ميل خود به ورطه نابودى كشيده شده وبسيارى از آنان پس از مدتى بسيار كوتاه، دچار مشكلات روحى و روانى‏مى‏شوند.


ابتلا به بيمارى‏هاى مختلف جنسى: زنانى كه از طريق قاچاق، واردروسپيگرى مى‏شوند، تأثير بسيارى بر انتقال ويروس ايدز دارند.مطالعات نشان داده است زنانى كه در مراكز فساد فعاليت مى‏كنند به‏احتمال بسيار در 6 ماه اول فعاليت خود، به ويروس ايدز مبتلا مى‏شوند.اين امر در مورد زنان قربانى قاچاق، به مراتب شديدتر است، زيرا اكثراين زنان، به اجبار به روسپيگرى كشيده مى‏شوند و در مورد تماس باافراد، از خود اختيارى ندارند. بنابراين، احتمال آلوده شدن آنان به‏ويروس ايدز به مراتب بيشتر از زنان هرزه‏اى است كه به اختيار خود به‏روسپيگرى روى‏مى‏آورند و از آنجا كه اين ويروس در بسيارى از افراد، تاچندين سال اثرات خود را نمايان نمى‏سازد، در صورت بازگشت اين‏زنان، ويروس ايدز به خانواده آنان نيز منتقل خواهد شد. بنابراين،قاچاق زنان علاوه بر اين‏كه يك موضوع حقوق بشرى محسوب‏مى‏شود، به دليل ابتلاى گسترده به ويروس و ديگر بيمارى‏هاى‏مقاربتى، تبديل به يك نگرانى عمومى براى سلامت جامعه شده است.پيامدهاى خانوادگى، كليد اصلى تعالى و توسعه هر كشور و دوام و قوام‏هر جامعه، منوط به سرمايه‏هاى انسانى آن جامعه مى‏باشد و ارزش وحرمتى كه دين اسلام براى خانواده قائل است، از همين امر نشأت‏مى‏گيرد. بنابراين، زنان به عنوان مربيان اصلى و اوليه خانواده، از اهميت‏ويژه‏اى برخوردارند. حال اگر زن، كه يكى از اركان اصلى خانواده است،از وظيفه خود تخطى كند، اولين ضايعه آن متوجه نسل بعدى است، زيراهر نسل در سايه تعاليم خانواده، جامعه‏پذير شده و ارزش‏ها و فرهنگ‏آن جامعه را درونى مى‏كند. پيامد ناگوار ديگر قاچاق زنان، فروپاشى نهادخانواده است. زيرا در صورت بازگشت متحيرانه قربانى قاچاق به خانه،او با مشكلات عديده‏اى مواجه خواهد شد، هرچند كه زنان قربانى‏قاچاق، روى بازگشت به كشور خود را ندارند. براساس گزارش يونيسف‏بسيارى از زنانى كه به خانه بازمى‏گردند، دوباره به دام قاچاقچيان‏انسان مى‏افتند. همه آنان با احساس شرم و عدم اطمينان به آينده،دست و پنجه نرم مى‏كنند.


پيامدهاى اجتماعى قاچاق زنان از كشور اسلامى ايران، مى‏تواندحيثيت ملى و اسلامى نظام را مخدوش كند، چرا كه معمولاً كشورهاى‏مبدأ قاچاق زنان، كشورهاى فقيرى هستند كه دچار انواع‏نابسامانى‏هاى اجتماعى مى‏باشند، نظير كشورهاى بالكان وجمهورى‏هاى شوروى سابق كه از شدت فقر، حاضر به هر كارى ولوخودفروشى هستند. از اين روى پايگاه‏هاى ضدانقلاب در خارج از كشوربا بزرگ‏نمايى مسأله قاچاق زنان در ايران تلاش دارند تا چهره‏جمهورى اسلامى ايران را در نزد جهانيان مخدوش كرده و چنين وانمودكنند كه وضع اجتماعى در ايران بسيار نابسامان است، به حدى كه مردم‏از شدت فقر و مشكلات معيشتى، دختران خود را مى‏فروشند. اين درحالى است كه اين امر در ايران بسيار نادر مى‏باشد.

سايت 7 سنگ:

چشم‌هاي ايران به كمدي تلويزيوني‌اي دوخته‌شده كه ناهنجاري‌ها را به تصوير مي‌كشد؛

نوشته‌ي كريستين اُليور ( (Christian Oliver
ترجمه: نينا جمشيدنژاد

تهران (رويترز)؛ در ساعت هشت هر شب، ايران رفته‌رفته به سكون و خاموشي مي‌گرايد تا همه پاي برنامه‌ي تلويزيوني متفاوتي بنشينند كه صادقانه به طرح مسائل و مشكلات زندگي در جمهوري اسلامي پرداخته‌است.

بازار تجريش در شمال تهران، كه معمولا مملو از خريداراني است كه به دنبال اجناس مرغوب و ارزان‌اند، اكنون به‌طرز شگفت‌انگيزي خلوت و خالي است و تمام دكه‌داران نيز چشم به كمدي «شب‌هاي برره» دوخته‌اند.
ماجراهاي اين برنامه‌ي نودشبي، شايد در حدود هفتاد سال پيش در روستاي كوچكي به‌نام «برره» مي‌گذرد. اما بينندگان ايراني اين برنامه، مسئولين فاسد برره، انتخابات تشريفاتي آن و صداي گروه‌هاي مدافع حقوق زنان در برره را نمادي از جامعه‌ي امروزي ايران مي‌بينند.

برره‌اي‌ها حتي با «غني‌سازي» ماده‌ي اصلي غذاي‌شان ـ نخود ـ اشاره‌اي هم به برنامه‌ي غني‌سازي اورانيوم ايران مي‌كنند ـ كه به گفته‌ي واشنگتن به هدف ساخت تسهيلات اتمي انجام مي‌شود.



احمد اسلامي، در حالي كه به جمع ميوه‌فروشاني كه دور يك دستگاه تلويزيون حلقه زده‌اند مي‌پيوندد، مي‌گويد: «اين برنامه حرف نداره. خودِ جمهوري اسلامي رو مي‌توني توش ببيني.»
برنامه‌ي آن شب درباره‌ي مسئولان بخش‌داري برره بود كه مشغول بالا كشيدن بودجه‌ي روستا بودند. روستاييان طمع‌كار برره هر يك نقشه‌اي براي به جيب زدن پول‌ها در سر مي‌پروراندند.
تنها كسي كه واقعا به پول احتياج داشت، مرد جواني بود كه مقداري پول به‌عنوان وام ازدواج از بخش‌داري مطالبه مي‌كرد. مسئولين بخش‌داري مدام او را سر مي‌دواندند و سر آخر به وي گفتند كه برود و يك سال ديگر بازگردد.
اسلامي در حالي كه خياري را گاز مي‌زند، سر تكان مي‌دهد و مي‌گويد: «بدبختِ بيچاره!»
مسئولان بخش‌داري، قبل از اينكه پول‌ها را به مجريان طرح‌ها بدهند، هر يك «كميسيون» خود را از روي آن بر مي‌دارد.

در خانه‌اي همان حوالي، خسرو ـ كه سابقا به عنوان مشاور مالي كار مي‌كرده ـ نيز مي‌گويد كه اين برنامه را دوست دارد.
او مي‌گويد: «چند وقت پيش تو يكي از قسمت‌هاي برره يه انتخابات برگذار كرده‌بودن و نامزدها به مردم رشوه و وعده‌ي پول مي‌دادن. همه مي‌دونن كه منظورشون رفسنجاني و كروبي بوده.»
دو نامزد حزب روحانيت، كروبي و هاشمي رفسنجاني در انتخابات رياست جمهوري ماه جون ايران، در مقابل محمود احمدي‌نژاد از حزب محافظه‌كار شكست خوردند.

ايران مقام هشتاد و هشتم را از نظر فساد اداري در بين 159 كشوري كه در فهرست Transparency International قرار دارند، داراست.

سانسور و نخودهاي اتمي؛

يكي از محبوب‌ترين شخصيت‌هاي سريال، ژاندارم عبوس برره‌ است. او سبيل پرابهتي دارد و مدام با لحن ترسناكي در حال دستور دادن به روستائيان برره است.

كامبيز ـ مترجم ـ كه اقرار مي‌كند به «شب‌هاي برره» معتاد شده‌است، مي‌گويد: «اون قسمتي كه همه رو بردن سربازي واقعا راست بود. من خودم سربازي رفته‌م و مي‌دونم. تو اون قسمت قشنگ نشون دادن كه سربازها چقدر بدبخت‌ان.»

ژاندارم برره، همچنين سرسختانه به سانسور مطالب روزنامه‌ي برره مي‌پردازد. او نويسنده‌ي سخت‌كوش روزنامه را متهم به جبهه‌گيري سياسي (پروپاگاند) مي‌كند. چون در يكي از سوال‌هاي جدول روزنامه‌اش آمده‌است: «پايتخت شوروي كجاست؟»
در ايران تعداد زيادي از نشريات و نيز روزنامه‌نگاران، به جرم «نشر اكاذيب» توقيف و زنداني مي‌شوند.

درباره‌ي برنامه‌ي هسته‌اي ايران، «برره» از حق ايران براي داشتن تكنولوژي هسته‌اي پشتيباني مي‌كند و اروپا را ـ كه از ايران خواسته محموله‌ي اورانيوم‌اش را در خارج غني‌سازي كند ـ به نقد مي‌كشد.
تهران ادعا مي‌كند كه برنامه‌ي هسته‌اي‌اش كاملا صلح‌آميز است.
يك فرد انگليسي ـ آمريكايي (نمونه‌ي بارز دورويي و نيرنگ براي بسياري از ايرانيان) برره‌اي‌ها را قانع مي‌كند تا بگذارند او نخودهايشان را در خارج برايشان «غني‌سازي» كند. او نخودها را با خيساندن در آب، پرورده مي‌كند و به دو برابر قيمت به برره‌اي‌ها مي‌فروشد.
روستاييان تازه‌ مي‌فهمند مرد خارجي سرشان كلاه گذاشته‌است.

به‌جز پرداختن به موضوعاتي چون رشوه‌خواري، سانسور و غني‌سازي اورانيوم، برره به موضوعات اجتماعي نيز پرداخته‌است. برره به دو بخش «بالا» و «پايين» تقسيم شده‌است. اين تقسيم‌بندي به خوبي اختلاف طبقاتي در تهران را به نمايش گذاشته‌است.
مريم، معلم است. او مي‌گويد: «بالابرره‌اي‌ها خيلي بامزه‌ن. اونا فكر مي‌كنن خيلي سرشون مي‌شه و سعي مي‌كنن كلمه‌هاي انگليسي رو قاطي حرفاشون بيارن. ولي هميشه غلط غلوط حرف مي‌زنن.»

مسابقه‌ي فوتبال بين دو قسمت برره، بازي دو تيم تهراني پرسپوليس و استقلال را به ياد مي‌آورد. بازي كينه‌توزانه‌اي كه بارها زد و خورد هواداران دو تيم را به دنبال داشته‌است.

بخش نظرسنجي تلويزيون دولتي ايران اظهار مي‌كند كه بيش از 90 درصد از مردمان ايران كه به تلويزيون دست‌رسي دارند اين برنامه را تماشا مي‌كنند. يعني بخش عمده‌اي از جمعيت 69 ميليوني ايران.
بر اساس اين آمار، 67 درصد بينندگان برنامه را به خاطر به طنز كشيدن معضلات اجتماعي دوست دارند. با اين حال، تعداد زيادي هم مخالف براي اين برنامه وجود دارند.

خسرو مي‌گويد: «چند روز پيش توي راديو با يه مسئول روستايي حرف مي‌زدن كه شكايت داشت لهجه‌ي برره‌اي شبيه لهجه‌اي‌ـه كه اونا تو روستاشون حرف مي‌زنن.»

مركز آمار تلويزيون اعلام مي‌كند عده‌اي از منتقدانِ به اين برنامه، «شب‌هاي برره» را توهيني به آداب و رسوم ملي و نيز تحقير شخصيت‌هاي ارزش‌مندي چون «شاعران» دانسته‌اند.
شاعر برره، به وضوح يك هم‌جنس‌باز است. اين، يعني شكستن يك تابو در جامعه‌اي كه هم‌جنس‌گرايي در آن كاملا غيرقانوني‌ است.


● ترجمه از:
http://news.yahoo.com/s/nm/20051221/tv_nm/leisure_iran_comedy_dc_1

با سكته مغزي شارون اسرائيل حالت فوق العاده دارد:



محبت مادري:



بيشترين عكس ايميل شده:



بي بي سي فارسي:
در يکی دو سال گذشته وارد شدن فرهنگ غربی به برنامه های تلويزيونی کشورهای آفريقايی به موضوعی جنجالی در اين قاره تبديل شده است. در گوشه و کنار آفريقا - از جمله کشور اتيوپی - مسابقات تلويزيونی زنده که از روی نمونه های غربی ساخته شده اند، تماشاچيان زيادی پيدا کرده اند. چون تماشاچيان می توانند همزمان با پخش زنده مسابقه از تلويزيون، برنده آن را تعيين کنند.
در همين حال، يک شرکت مخابراتی در عربستان سعودی پس از صدور يک فتوا و غير اسلامی خواندن مسابقه ای تلويزيونی در اين کشور، ارسال رای برای شرکت کنندگان اين برنامه توسط تلفن همراه را ممنوع کرده است.

موضوع اين مسابقات معمولا هنری است و مثلا برای انتخاب بهترين خواننده از ميان مردم عادی برگزار می شود. جايزه برنده هم به طور عمومی کسب قراردادی برای ساخت آلبوم و به دست آوردن فرصتی برای آغاز فعاليت هنری است. برنامه های پاپ آيدل Pop Idol و فيم آکادمی Fame Academy از جمله اين مسابقات در بريتانيا هستند.

اما مسابقه غربی که در آفريقا به شدت محبوبيت يافته و باعث واکنش های شديدی از سوی برخی مقامات در اين قاره شده، "بيگ برادر آفريقا"ست (Big Brother Africa).

در نمونه های غربی و غير غربی اين مسابقه از شرکت کنندگان خواسته می شود برای مدتی کوتاه (مثلا يک ماه) با يکديگر به طور شبانه روزی و در محدوده يک خانه زندگی کنند. تماشاچيان اين برنامه زنده، با رای تلفنی خود شرکت کنندگان را به مرور و به دلايل مختلف حذف به اصطلاح از خانه اخراج می کنند. در نهايت محبوب ترين فرد باقی می ماند و برنده می شود.

در همين حال، انتظار می رود موضوع الگوبرداری از برنامه ها و نشريات غربی بزودی در قاره ای ديگر نيز به بحثی داغ و واکنش های متفاوت منجر شود.

مجله آمريکايی پلی بوی (Playboy)، که حاوی مطالب سکسی و عکس زنان لخت است، به تازگی در هند به چاپ رسيده است. با اين که در نسخه هندی اين مجله اثری از تصوير زنان برهنه نيست اما مقالات آن مشابه نسخه آمريکايی است.


انفولانزاي مرغي بغل گوش ايران :



كشتار در كربلا:



دو نوع جديد از راديوهای ماهواره ای: بزرگترين نمايشگاه بين المللی لوازم الکترونيکی (سی ايی اس) مملو از تازه ترين ابزارها و تجهيزات الکترونيک و فن آوری های تازه در شهر لاس وگاس آمريکا افتتاح شد. حدود ۲۵۰۰ شرکت محصولات خود را در اين نمايشگاه عرضه کرده اند. گفته شده که اين دو راديو نخستين دستگاه هايی هستند که علاوه بر راديوی ماهواره ای، فايل های ام پی 3 را نيز پخش می کنند و از ماه ميلادی مارس به قيمت 399 دلار در بازار عرضه خواهند شد.


انتشار ويندوز جديد با نام ويستا:



خدانگهدار

يواشكي  ||  8:13 PM

Enter your email address below to subscribe to yavashaki!


powered by Bloglet
mohsen's Weekly Survey
are you pleasure?

Current Results
Create a FREE Alxnet Web Poll
نظر در باره يواشكي


اگر عكسها بازنشد روي اين كليك كنيد ويا يك ساعت ديگر مجدد مراجعه كنيد.


نزديكترين دوستان از نظر جغرافيايي به يواشكي


اگر ايميل خود را در جايي كه در انتهاي وبلاگ آمده است وارد كنيد هر بار بروز رساني وبلاگ به اطلاع شما ميرسد.

يك نظر ديگه براي يواشكي!



[Powered by Blogger]براي پيغام روي yahoo masenger روي مربع كليك كنيد.






دوستان:

آرشيو: